کدام نقش به شخصیت شما نزدیکتر است؟
ما در دنیایی زندگی میکنیم که برنامهریزی هدفمند به یکی از ارکان موفقیت شخصی و حرفهای تبدیل شده است. اما هرکدام از ما در اجرای برنامهها نقش متفاوتی ایفا میکنیم:
آیا شما فردی هستید که عاشق فکر کردن، ساختار دادن، هدفگذاری و ترسیم مسیر هستید؟ یا بیشتر ترجیح میدهید آستین بالا بزنید و وارد عمل شوید، بدون اینکه درگیر جزئیات پیچیدهی طرحها شوید؟
در واقع، این تفاوت بین استراتژیست بودن (Strategist) و مجری بودن (Executor) نهتنها در شغلها، بلکه در سبک زندگی، روابط، انتخاب مسیر تحصیلی و حتی شیوه مواجهه با مشکلات روزمره هم دیده میشود.

نقش استراتژیست چیست؟
استراتژیست کسی است که آینده را میبیند، هدفها را تعریف میکند، برنامهریزی میکند و برای رسیدن به موفقیت، نقشه راه طراحی میکند. افراد استراتژیست معمولاً:
- به دید کلان (Big Picture) علاقه دارند
- در اولویتبندی و تحلیل دادهها مهارت دارند
- از نوشتن اهداف بلندمدت و سنجش مسیر لذت میبرند
مثال: فردی که برای تیمش نقشه ۶ ماهه تدوین میکند و نقاط قوت و ضعف را تحلیل میکند.
مطالعات روانشناختی نشان میدهند که افراد با گرایش بالای به تفکر آیندهنگر (Future Orientation)، معمولاً توانمندتر در طراحی استراتژی و پیشبینی موانع هستند (Zimbardo & Boyd, 1999).
مجری کیست و چه ویژگیهایی دارد؟
در مقابل، مجری یا اجراکننده کسی است که بر روی عمل تمرکز دارد. او طرحها را به مرحله عمل میرساند و از «انجام دادن» انرژی میگیرد. این افراد معمولاً:
- با ساختارهای آماده راحتترند
- سریعتر تصمیم میگیرند
- در اجرای بیوقفه کارها مهارت دارند
مثال: کسی که پس از تعیین استراتژی، سریعاً تیم را برای اجرا سازماندهی میکند.
براساس مدل شخصیت MBTI، افراد با ترجیح Sensing–Judging اغلب گرایش بیشتری به اجرای وظایف بهصورت ساختاریافته دارند [(Myers & Briggs Foundation, 2023)].

جذابیتهای استراتژیست بودن
قدرت کنترل بیشتر روی مسیر کلی زندگی
توانایی پیشگیری از خطاهای تکراری از طریق برنامهریزی بلندمدت
احساس رضایت از طراحی فرایندها، نه فقط نتایج
مناسب برای مشاغل مدیریتی، تحلیلی و مشاورهای
جذابیتهای مجری بودن
عملگرایی و تمرکز روی نتیجه
پیشرفت سریعتر در موقعیتهای اجرایی و عملیاتی
کمتر درگیر فلج تحلیلی (Analysis Paralysis)
مناسب برای مشاغل اجرایی، عملیاتی و فنی

آیا میتوان همزمان استراتژیست و مجری بود؟
بله. برخی افراد ترکیبی از هر دو نقش را دارند یا میتوانند این مهارتها را در خود پرورش دهند. بهویژه در شرایط پیچیدهی دنیای امروز، داشتن انعطاف میان این دو نقش یک مزیت رقابتی مهم است (Grant & Parker, 2009).
راهکارهایی برای تعادل میان این دو نقش:
- استراتژیستها باید گاهی سریعتر وارد عمل شوند تا طرحها روی کاغذ نماند.
- مجریها باید زمانی برای بازبینی مسیر و اهداف اختصاص دهند.
- تیمها بهتر است افراد دارای این دو ویژگی را مکمل هم قرار دهند.
چطور بفهمیم بیشتر استراتژیست هستیم یا مجری؟
پاسخ کوتاه: با خودشناسی و آزمونهای روانشناختی.
پاسخ بهتر: با دقت به اینکه در چه موقعیتهایی بیشترین احساس انرژی و رضایت را دارید.
🔹 اگر از طراحی پروژه، نوشتن برنامه و تنظیم اهداف بلندمدت لذت میبرید، احتمالاً استراتژیست هستید.
🔹 اگر از چکلیست زدن، کار اجرایی فوری و حرکت عملی لذت میبرید، احتمالاً مجری هستید.

جمعبندی
دنیای ما نیازمند هر دو گروه است: کسانی که مسیر را ترسیم میکنند، و کسانی که آن مسیر را میپیمایند.
استراتژیست بودن یعنی داشتن چشمانداز، و مجری بودن یعنی تبدیل آن چشمانداز به واقعیت.
در نهایت، مهم نیست کدام نقش را بیشتر دارید، بلکه مهم این است که:
خودتان را بشناسید، و به نقشتان معنا ببخشید.
منابع
Zimbardo, P. G., & Boyd, J. N. (1999). Putting time in perspective: A valid, reliable individual-differences metric. Journal of Personality and Social Psychology.
Myers & Briggs Foundation. (2023). MBTI Basics. https://www.myersbriggs.org
Grant, A. M., & Parker, S. K. (2009). Redesigning work design theories: The rise of relational and proactive perspectives. Academy of Management Annals.
Beck, J. (2011). Cognitive Behavior Therapy: Basics and Beyond. Guilford Press.
دیدگاه خود را بنویسید